آموزش طراحی گرافیک

یکسان سازی و برجسته سازی تنش بصری

یکسان سازی و برجسته سازی در تنش بصری

یکسان سازی و برجسته سازی تنش بصری

یکسان سازی و برجسته سازی تنش بصری عنوان مقاله ای است که در آن به ایجاد تعادل در نواحی غیرقابل انتظار در ترکیب بندیهای پر تنش پرداخته شده است. با این که قدرت نواحی قابل پیش بینی در طراحی گرافیک بیشتر از نواحی غیرقابل انتظار است اما هارمونی و تعادل نقطه ی مقابل ترکیب بندی های پر تنش و غیرقابل پیش بینی است. در روانشناسی به این دو قطب یکسان سازی و برجسته سازی می گویند.

یکسان سازی و برجسته سازی در تنش بصری

نمونه ای از یکسان سازی و برجسته سازی در تنش بصری

قرار گرفتن یک نقطه، درست در وسط یک مستطیل مثال ساده ای از یکسان سازی و برجسته سازی در طراحی است (شکل ۲۱-۲). همان گونه که در شکل ۲۲-۲ نشان داده شده است، این نقطه هیچ تعجبی بر نمی انگیزد و کاملا دارای هارمونی است. قرار گرفتن همین نقطه در گوشه ی سمت راست مستطیل منجر به برجسته سازی می شود (شکل ۲۳-۲).

نقطه در اینجا هم از محور عمودی دور شده است و هم از محور افقی (شکل ۲۴-۲). و حتی روی محور قطری نیز قرار نگرفته است (شکل ۲۵-۲). هم یکسان سازی و برجسته سازی، دارای طراحی ساده ای است.

ابهام و یکسان سازی

ما خود به خود می توانیم وجود تعادل یا عدم آن را درک کرده و به سادگی می توانیم شرایط بصری صریح را تشخیص دهیم. اما همیشه با یکسان سازی و برجسته سازی صرف سر و کار نداریم و نوع سومی وجود دارد که چشم به راحتی نمی تواند تعادل را تحلیل کند. این حالت را ابهام می نامند. هر چند این مفهوم در زبان کلامی نیز وجود دارد اما توضیح آن در ارتباط بصری قدری متفاوت خواهد بود.

همان طور که در شکل های ۲۶-۲ و ۲۷-۲ نشان داده شده است، نقطه نه کاملا در مرکز قرار گرفته که یکسان سازی را نمایش دهد و نه انقدر از مرکز دور شده است که بتوان به آن برجسته سازی اطلاق کرد.

یکسان سازی و برجسته سازی در تنش بصری

ابهام بصری نیز مانند ابهام زبانی نه تنها محتوا را می پوشاند بلکه معنا را نیز محو می کند. این سبک فضایی بدون تعریف نه تنها موجب کند و مختل شدن جریان طبیعی تعادل می شود بلکه از همه مهم تر آن را بی معنی می سازد. چنین حالت متفاوت و نامشخصی در هر نوع ترکیب بندی بصری می تواند قانون سادگی ادراکی گشتالت را کاملا نقض کند.

ابهام از نظر اصول و قواعد زبان بصری کاملا نامطلوب است. حس بینایی نسبت به حواس دیگر انرژی کمتری تلف می کند. این حس می تواند تعادل را هم به صورت آشکار و هم ظریف تجربه نموده و تشخیص دهد و ارتباطات متقابل گوناگون بصری را آشکار کند. مختل کردن و ایجاد ابهام در این عملکرد ویژه کاری ضد تولیدی خواهد بود.

بنابراین در تئوری، نامشخص بودن هدف و معنی در ارتباطات بصری مطلوب نیست. یک شکل بصری یا باید یکسان باشد یا دارای کنتراست، با توجه را به خود جلب کند یا پس بزند، یا به هم وابسته باشد و یا ناسازگار.

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *