رعایت نشانههای نگارشی صرفاً ویرایش نیست
ویراستاری و رعایت نشانههای نگارشی در چرخه نشر ایران، یکی از موضوع های بسیار مهم است که در این سال ها با مشکلات متفاوتی همراه و دغدغه بسیاری از فعالان متخصص در این حوزه بوده است؛ از جمله آنها می توان به درک نشدن درستِ ضرورت ویراستاری، شناختن کار ویراستاری، نبود انگیزه کافی، نبود شرایط مالی و نیروی کار مناسب، صنعت نشر بیمار اشاره کرد که ویراستاران، تأکید جدی به برطرف کردن این موارد می کنند. از این رو، باشگاه خبرنگاران جوان گفت و گویی با فاطمه مدیحی، مترجم و ویراستار انجام داده که در کارنامه کاری خود، تجربه ویراستاری کتاب های مختلفی را داشته است.
آیا ویراستاری صرفاً رعایت نشانه های نگارشی چون نقطه، ویرگول و … است یا خیر؟
ویراستاری فقط مرتبط با رعایت نشانههای نگارشی نیست و انواع مختلفی دارد. ویرایش فنی و صوری روی علائم نگارشی و هر یک از ویرایش های زبانی و مقابلهای نیز روی حوزههای مختلفی تمرکز و تأکید دارند. مثلاً در ویرایش زبانی، تمام جمله از نظر ساختار نحوی بررسی میشود تا ویراستار ببیند که آیا از زبان فارسی، به درستی استفاده شده است یا خیر؟ و یا در ویرایش مقابله ای، متون ترجمه شده با زبان اصلی مقابله میشوند. همچنین، ترجمه ویرایی داریم که این عبارت را به نقل از استاد عبدالحسین آذرنگ برای ترجمه ویرایش به کار میبرم که در یکی از مقالههای خود، انواع ویرایش را با پسوندهای ویرایی تعریف کرده اند که از آن جمله میتوان به نسخه ویرایی اشاره کرد.
درمورد ترجمه ویرایی بیشتر توضیح دهید.
هدف من از به کاربردن عبارت ترجمه ویرایی این است که متن تألیفی کار نمیکنم و در مقابل، متن ترجمه شده کار میکنم و در ویرایش متن ترجمه شده هم الزاماً، مقابله نمیکنم و با نگاهی به متن ترجمه شده، آن را از تمامی جنبهها ویرایش میکنم؛ به طوری که در هر قسمتی از متن که نیاز به نوعی از ویرایش صوری، زبانی و یا حتی مقابله دارد به ویرایش آن میپردازم که درحقیقت، این کار تألیف است.
شما درج نام ویراستار روی کتاب ها را ضرورت می دانید یا توضیح اضافی؟
به نظر بنده، درج نام ویراستار در کتابها مهم و لازم است چرا که کار ویراستار فقط رعایت نشانههای نگارشی نبوده و فقط به دلیل فعالیت خودم در این حوزه نمی گویم. چون معتقدم هر فردی که برای اثری زحمت میکشد باید نام او در آن کار ذکر شود که این فرد میتواند ویراستار، مترجم، صفحه آرایی، نمونه خوان و غیره باشد و در حقیقت، این موضوع، توضیح اضافهای محسوب نمیشود و خوشبختانه در سالهای اخیر، با تأکید ناشران به ناشران دیگر یا سر ویراستاران به ناشران، بیش از گذشته، به درج نام ویراستاران اهمیت داده شده است که این خودش میتواند انگیزهای مضاعف برای افراد فعال در این حوزه باشد.
تا چه اندازه کتاب ها به اعتبار نام ویراستار، چاپ و خریداری می شوند؟
صرفاً زمانهایی که ویراستار خبرهتر و به اصطلاح کارکُشتهتر از مترجم باشد این اعتبار وجود دارد که هم ناشر حاضر شود اسم ویراستار را روی جلد کتاب درج کند و هم خریدار به اعتبار ویراستار، کتاب را تهیه کند.
روند ویراستاری در حوزه نشر، استاندارد است؟
روند ویراستاری در حوزه نشر، بستگی به انتشاراتی دارد که با آن همکاری میکنیم و واقعیت این است که نشرهای درجه یک واقعاً استاندارد هستند؛ به طوری که هم کیفیت کار، ترجمه و متن تألیفی که در ابتدا دریافت میکنیم و هم انتظار آن ها از ویراستار بالاست و در مقابل، دستمزد خوبی هم داده میشود. امّا واقعیت این است که وقتی ناشر درجه چندم باشد معمولاً موارد بالا به اندازه کیفیت و سطح بالای ناشر درجه یک و حرفهای نیست و رعایت نشانههای نگارشی اولویت تلقی می شود.
برای پرورش ویراستاران حرفه ای باید چه اقدام هایی انجام داد؟
به نظر من، موضوع مهم برای پرورش ویراستاران حرفهای این است که آموزش و پرورش در کنار یکدیگر باشند و حتماً قبل از شروع آموزش، سطح دانش ویراستاری افراد ارزیابی شود تا کارشناسها بتوانند تشخیص دهند که آیا فرد استعداد ویراستار شدن دارد یا خیر؟ چون فردی که قصد دارد کار ویراستاری انجام دهد باید ویژگیهای مرتبط با این حوزه را هم داشته باشد تا بتواند پس از آموزش دیدن و پرورش پیدا کردن، به ویراستار متخصص تبدیل شود و منظور از پرورش هم این است که پس از آموزش، به حال خودش رها نشود تا فقط به رعایت نشانههای نگارشی بپردازد و حتماً به او کار سپرده شده و سپس، کیفیت کارش سنجیده شود.
عمده مشکلات ویراستاری چیست؟
مشکلات متفاوتی در حوزه ویراستاری وجود دارد و یکی از آنها، این است که برخی از استادان این حوزه، کار یکدیگر را قبول ندارند. چون احساس میکنند به یک درجه اجتهادی رسیده اند که نظر خودشان مهم است و باید آن را ارائه دهند.
یعنی یکپارچگی و یکدستی در شیوه نامههای ویراستاری وجود ندارد و هرکسی که فکر میکند خودش به اجتهاد رسیده است، دستور خط خود را میدهد و آموزش او براساس روش خودش است و به نظر من، این اصلاً روش درستی نیست چراکه جامعه ویرایش از هم صدایی و یکدستی خارج میشود و مشکل دیگری که میتوانم به آن اشاره کنم، برخی از ناشران، اصلاً ویراستار را از ناویراستار یا ویراستارنما تشخیص نداده و حتی دستمزد واقعی به ویراستار نمیدهند تا جایی که با وجودِ بیش از ۳۰۰۰ هزار ناشر، به زحمت میتوان ۴۰۰ مورد از آنها را نام برد که همه موارد استاندارد را داشته باشند و به ویراستار اهمیت دهند.