زیگورات چغازنبیل
در چغازنبیل گیرشمن زیگورات چغازنبیل (Ziggurat)، معابد و محراب های پیرامون آن و همچنین یک کاخ و تاسیسات جالب گوناگونی را حفاری کرد. زیگورات، یعنی برج معبد مانند. کوهی عظيم که از دشت خالی و مسطح بر می خیزد. شاید زمانی مزارع و باغ ها عبادتگاه مقدس را در آغوش گرفته بوده و آذوقه کاهنان و کارکنان دیگر را با غله و سبزیجات فراهم می کرده اند.
این حقیقت که خاك منطقه زیگورات چغازنبیل را می توان با آبیاری مصنوعی بی نهایت حاصلخیز کرد، توسط یک آمریکایی و یک آلمانی برای پروژه کشت نیشکر در زمین هایی که تنها در چند مایلی چغازنبیل واقع شده اند، ثابت گردیده است. در چغازنبیل و شوش در تابستان درجه حرارت تا 140 درجه فارنهایت بالا می رود. اما در صحرا حرارت خشک بوده و در سایه قابل تحمل می باشد. در شب ها هوا سرد است. به این سئوال بزرگ که آیا ساکنان دوران باستان چغازنبیل و شوش هوای خنک و جانبخش دره های کوهستانی لرستان را در طول ماه های تابستان کشف کرده بودند یا نه، در حال حاضر جوابی نمی توان داد. زیرا در این مورد مدارك بسیار اندکی در دست داریم.
تمایل ساکنان امروزه شهرهای خوزستان جستجوی پناهگاهی است در اطاق های زیر زمینی به منظور گریز از گرمای نیم روز و بیرون آمدن از آن ها به هنگام غروب. تنها چادرنشینان با گله های گوسفند و بز خود به هنگام تابستان در کوه ها سرگردان بوده و در زمستان در اطراف شوش و زیگورات چغازنبیل به دشت باز می گردند.
صحن مقدس
صحن مقدس زیگورات چغازنبیل به وسیله یک دیوار بیرونی به اندازه ۸۰۰×۱۲۰۰ متر از زمین های اطراف جدا شده بود. یک دیوار درونی که زیگورات و حیاط های پیرامون آن را محصور می کند به طول 400×400 متر می باشد. این دیوار به وسیله هفت دروازه با اهمیت های گوناگون به بیرون راه داشته است. همگی این دروازه ها به حیاط های زیگورات چغازنبیل رهنمون می شدند. امروزه سه طبقه از زیگورات -ساختمان اصلی آن پنج طبقه ای بوده- بر پا ایستاده است. تک طبقه ها مانند سکوهای چهار گوشه ای هستند که یکی بر روی دیگری ساخته شده است. اما در واقع هر طبقه مستقیما از زمین بر می خیزد. بنا به گفته حفار (گیرشمن) دو طبقه زیر زمین نخست پیرامون یک حیاط مرکزی باز، بنا گردیدند. سپس طبقه های بلندتر به طور متحدالمرکز، با بلند ترین طبقه در مرکز، در این حیاط بر پا شدند.
در طبقه دوم زیگورات چغازنبیل چندین اطاق در پشت نمای جنوب شرقی ساخته شده است. گیرشمن این مجموعه اطاق ها را به عنوان معبد پایین تعبیر می کند که در آن خدای اینشو شیناك، کسی که تمامی زیگورات به او اهداء شده بود، به هنگام روز پرستش می شد. شب هنگام که انگاشته می شد خدا به بهشت باز می گردد، شاید با قدم های بلند به بالای زیگورات چغازنبیل، یعنی جایی که فرض می شود معبد کوچکی بنا شده بود، گام بر می داشته است. از این نقطه خدا به بهشت صعود کرده و بامدادان در همین جا دوباره به زمین باز می گشته است. به هر حال تمام این ها منتج از عقاید مشابه بين النهرین بوده و ممکن است به عقاید ایلامی ارجاع بشود یا نشود.
عناصر تزیینی معماری
تعداد کمی از اشخاص، کاهنان و شخصیت هایی که در رفتن به طبقات بالایی زیگورات چغازنبیل مجاز بودند، می بایستی از راه پله باریک با پله های بسیار بلندی بالا بروند، که قسمتی از آن با طاق های آجری پوشیده شده و قسمتی جهت رساندن نور برای پله ها باز مانده بود. تاثیر بصری زیگورات اساسا با خطوط افقی مصطبه ها و برجستگی ها و فرو رفتگی های منظمی که در این جا عامل اصلی تزیینی را تشکیل می دهد معین می گردید.
زیگورات چغازنبیل درست مانند معابد خشتی بین النهرین که از هزاره چهارم پیش از میلاد به بعد ساخته شدند، ساخته شده است. یک عامل جدید معماری تزیینی که هیح الگوی قدیمی تر آن شناخته نشده است، فرو رفتگی درگاهی مانند «سه طاقه ای» است که چهار سوی سکوی گردی را تزیین می کرد. دو سکوی مشابه دیگر در زیگورات چغازنبیل بدست آمدند اما آن ها به طرز چنان بدی آسیب دیده اند که هیج جزئیاتی را نشان نمی دهند. انحنای این فرم های معماری به طور برجسته ای با فرم های راست گوشه متداول که در معماری بابلی به کار برده می شدند در تضادند .
دروازه شاهی
دروازه اصلی که دسترسی به حیاط های پیرامون زیگورات چغازنبیل را فراهم می سازد در سوی جنوب شرقی بنا واقع شده است. اندازه بزرگ این در با آجرهای لعاب داری که آن را تزیین کرده و میخ های قاش دار که کاشی های مسطح را در جای خود نگاه می داشتند، حفار را بر آن داشت که این اثر را «دروازه شاهی» بنامد. نام سازنده زیگورات، یعنی اون تاشگال(Untash-Gal)، بر روی قاش های لعابدار مشاهده گردید. آن ها مانند کاشی، با لعاب آبی پوشیده شده بودند و یک تزیین کتیبه ای چهار روزتی را در گوشه های خود داشتند.
در دروازه شاهی زیگورات چغازنبیل کاشی های دیگر با دایره های لعاب شیشه ای سفید و سیاه در اندازه های گوناگون تزیین شده بودند. بعضی از آجرها آبی بودند، و برخی دیگرسبز. دسته ای از آنها دایره هایی با یک مرکز سفید با آبی ودسته دیگر لوزی های سفیدی بر زمینه ای از رنگ لاجوردی آبی داشتند. رنگ های قوی این آجرها و کاشی های لعابدار می بایستی حالت شادی را به این دروازه که از زیگورات دیده می شد، می داده است.
در برابر در ورودی به خود زیگورات چغازنبیل دسته ای از جانوران به صورت جفت جفت قرار داشتند. یکی از آن ها گاو کوهان دار کشیده ای است با پاهای بلند که سر و پا هایش به وسیله میله های مسی تقویت شده بود و توسط خانم گیرشمن بازسازی گردید.
تأسیسات مراسم مذهبی
در پیشاپیش راه ورودی اصلی زیگورات چغازنبیل، در سمت جنوب شرقی، دو ردیف میز قربانی از آجرهای بزرگی ساخته شده بودند که تشکیل هرم های کوتاه سر بریده ای را می دادند. میان دو ميز آخر گودالی وجود داشت که حفار می پندارد به منظور جمع شدن خون جانوران قربانی بوده است. در همان نزدیکی، حفار به بنایی دست یافت که به طرز قانع کننده ای آن را به عنوان جایی برای نگهداری هدایای مایع تعبیر می نماید. در برابر هر دوی این تأسیسات و میزهای هدایای هرمی شکل سه میز بزرگ چهارگوش آجری وجود داشت که به دیوار محصور کننده چسبیده بودند. در کنار آن ها ظرف بزرگی قرار داشت که احتمالا به منظور وضو و شستشوی مذهبی بوده است.
ما نمی توانیم قضاوت کنیم که تا چه حدی آیین مذهبی و معماری زیگورات چغازنبیل با عوامل تزیینی آن، تا آن جایی که تشریح شده است، ویژه ایلامی ها بوده است. زیرا هیح زیگوراتی در بین النهرین که متعلق به این دوره باشد به چنان طرز مشابهی حفظ نشده است و آن چنان جزییات زیادی را نشان نمی دهد. به هر جهت، به نظر می رسد که در اینجا یک عامل منحصر به فرد از اطاق های طاقداری تشکیل گردیده است، که در سه سمت طبقه دوم زیگورات بدست آمدند. هر اطاق به وسیله یک راه پله قابل دسترسی بوده. هيح اطاقی راه به اطاق پهلویی خود نداشته است.
انبارهایی برای نگهداری هدایا یا آرامگاه های شاهی
گروهی از اطاق ها در زیگورات چغازنبیل، دومین ردیف اطاق های درونی را تشکیل می دادند که موازی با اطاق های چسبیده به دیوار بیرونی زیگورات بودند. این اطاق های درونی به هنگام ساخت بخش های میانی زیگورات در حیاط داخلی، با دقت به وسيله آجر پرشده بودند. بعضی از اطاق های بیرونی زیگورات چغازنبیل حاوی مقداری کاشی، آجرهای میناکاری شده و نیز موارد دیگری بودند که بی شک در زمان بنای مجموعه ساختمان مقدس زیگورات چغازنبیل یا همان دور اونتاش (Dur Untash) به کار برده شده بودند. معهذا، حفار مطمئن نیست این گونه اطاق های با دقت ساخته شده، که با آهک سفید شده اند، به منظور انبار کردن وسایل کار معماری استفاده می شده است.
کاوشگر در زیگورات چغازنبیل فکر می کند که این اطاق ها انبارهایی برای نگهداری هدایا بوده اند. اما این احتمال را که آن ها به عنوان آرامگاه های شاهی در نظرگرفته شده بوده اند از نظر دور نمی دارد. این موضوع که اطاق های بالا به طور آشکاری به هنگام ساختمان عبادتگاه مقدس مورد استفاده قرارگرفته اند بیان کننده حقیقتی است که در آن زمان بنای عبادتگاه هنوز کامل نشده بوده است.
عبادتگاه های کوچک و معابد
در برابر نمای جنوب غربی در زیگورات چغازنبیل چندین عبادتگاه کوچک بر پا شده بود که در آن ها هدایای وقفی، از جمله بیش از یکصد مهر استوانه ای، به امانت سپرده شده بود. گذشته از آن، در پیرامون زیگورات تعداد 9 معبد نیز وجود داشت که به خدایان گوناگون ایلامی ها اهداء شده بودند.
کاخ مُردگان در زیگورات چغازنبیل
صرفنظر از زیگورات چغازنبیل، جالب ترین ساختمان، بنای کاخی است که در نقشه آن به طور آشکاری موقعیت پنج آرامگاه زیر زمینی مورد نظر بوده است. این کاخ شامل یک حیاط برای برگزاری جشن ها و اطاق هایی است. همچنین گفته می شود که به خاطر در برداشتن ظرف هایی خاص، انباری بوده اند. با این حال، هیچ بخش مسکونی در نقشه این کاخ، که به روشنی سردابی بیش نبود، خود را آشکار نساخت. این کاخ شايد قابل مقایسه با آرامگاه های شاهی در آشور باشد که احتمالا هنگامی که سناخریب (681-704 پیش از میلاد)، پادشاه آشوری از «کاخ آرامش، منزل ابدی» سخن می راند، به آن اشاره می کرده است.
آرامگاه ها در کنار زیگورات چغازنبیل با طاق آجری و ملاط قیر طبیعی و یک رو کش سمنت [نوعی اندود] مانند سر پوشیده شده اند. گویا به کار بردن قیر طبیعی به جای ملاط آهک ویژه ایلامی ها بوده است و در بین النهرین قاعدتا تنها در مورد تأسیساتی که در آن ها می بایستی از نفوذ آب جلوگیری شود، مانند گرمابه ها و راه آب ها، این ماده به کار گرفته می شده است.
سنت تدفین در آرامگاه های اطراف
در آرامگاه های اطراف زیگورات چغازنبیل مرده ها در بیرون از مقبره سوزانده می شدند و تنها بقایای زغال شده اسكلت ها، لباس های جواهرات و سلاح ها به درون مقبره آورده می شد. با این حال گیرشمن عنوان می کند، در مواردی که مقبره ها دست نخورده بودند بقایای دو انسان سوزانده شده قابل تشخیص بود. تنها یک اسکلت بدست آمد که سوزانده نشده بود. این اسکلت را بر روی سکوی تخت مانندی در کنار دو جسد سوزانیده شده نهاده بودند.
اجساد ایلامی ها مانند بابلي ها سوزانده نمی شدند، بلکه دفن می گردیدند. این مدارك نشان می دهد که یک رسم متفاوت و شاید غربی، در خانواده سلطنتی در آرامگاه های اطراف زیگورات چغازنبیل حکم فرما بوده است. این موضوعات یادآور سوزاندن سلاطین هیتیت (Hittite)و یکی از پادشاهان میتانی است.
در هیچ جای دیگر-چنان که بقایای اجساد توامان در هر یکی از چهار مورد بدست آمده از آرامگاه های اطراف زیگورات چغازنبیل نشان می دهد- مدرکی از همراهی همسر در مرگ با شوهرش وجود ندارد.
به علاوه، ما باید در اینجا عنوان کنیم که تا کنون هیچ کتیبه ای بدست نیامده است تا هويت مقبره ها و اجساد سوزانده شده را با سلاطین ایلام به طورقطعی مشخص نماید.
بازسازی آئين های مذهبی
پس از بحث درباره زیگورات چغازنبیل و سرداب، شخص ممکن است با توجه ویژه ای شرح منحصر به فرد تشريفات نمونه ای را به نظر بیاورد که می بایستی در این محیط اتفاق افتاده باشد. مانند تاسیسات مراسم مذهبی در برابر راه ورودی اصلی. مشخص ترین آن ها عبارتند از دو ردیف پشته های کوچکی که بطور دقیقی با میزهای هرمی شکل حفاری شده به وسیله گیرشمن شباهت دارند و در یک ساختمان پله پله ای دو طبقه که ممکن است ارائه زیگورات های خلاصه شده با فرم معماری میزهای بزرگ هدایا باشد.
مقایسه با مدل ساختمان پله پله ای دو طبقه از شوش
یک مدل ساختمان پله پله ای دو طبقه از حفریات شوش -در یکی از دو اطاق سر پوشیده با طاق که در دوران باستان مورد دستبرد قرارگرفته بودند– بدست آمده است. ممکن است این اطاق ها همانند آن هایی که در بالا توصیف شد، مقبره هایی بوده اند. این مدل کاملا با ماده گچی اندود شده بود. از این روی در میان مصالح ساختمانی یکی از اطاق های طاقدار، چون یک کاشی سفید بزرگ با لکه های سبز اکسیده در سطح آن، ظاهر گردید. سپس ماده گچی با دقت از روی آن برداشته شد. اگر چه برگ درخت ها و جزییات ظریف دیگر برای همیشه از بین رفتند، اما تمامی صحنه نمایان گردید.
این مدل بنا بر کتیبه روی آن صحنه ای را در بر آمدن آفتاب ارائه می نماید که برای سلطان شیلهاك اینشو شیناك (۱۱۶۰ تا ۱۰۱ پیش از میلاد) ساخته شده بود. این تنها صحنه ای است از هنر آسیای غربی که در شکل سه بعدی باقی مانده است. این اثر بدون شک برگزاری یک آئين مذهبی را نشان می دهد که می بایستی به صورت نوشته در جای دیگری در آسیای غربی ثبت شده باشد.
ساختن این مدل نشان می دهد که به نسبت های طبیعی توجه شده است اما فرم ها به طور زیادی ساده گردیده اند. برای مثال، بدن دو مرد برجسته شده، اما هیچ ریزه کاری در شکل بخشی سطح بدن نشان داده نشده است. به طور تجربی (برای نمونه) از این پس ما سبک ساده شده و برجسته این مدل را به عنوان پایه ای برای تاریخ گذاری اشیاء زمان شیلهاک اینشوشیناك یعنی، در قرن دوازدهم پیش از میلاد به کار خواهیم برد.