هنر دوران تاریخی

پیکره های فلزی ایلام میانی

پیکره های فلزی ایلام میانی

پیکره های فلزی ایلام میانی

در میان پیکره های فلزی ایلام میانی، دو عدد از بزرگترین مجسمه های ایلامی از نظر زمانی اندکی قدیمی تر هستند. آن ها تندیس مفرغی ملکه ناپیرآسو همسر اون تاشگال، در موزه لوور و سر مفرغی یک ایلامی در موزه متروپولیتن می باشند.

تندیس مفرغی ملکه ناپیرآسو

در میان پیکره های فلزی ایلام میانی، قسمت بالای تندیس مفرغی ملکه ناپیرآسو را می توان به صورت یک قطعه راست گوشه توصیف کرد. دامن که قسمت پایین بدن آن را می پوشاند، به شکل زنگ بلندی است که انحنای بسیار کمی دارد. طرحی از دایره های کوچک که هر یک نقطه ای را در میان دارد، قسمت بالای لباس را می پوشاند. ریشه های بلندی که قسمت بالای دامن را در پشت تزیین می کنند در جلو نیز ادامه یافته اند تا از هر دو سو طرح وسیعی را در چارچوب قرار دهند. این طرح با ردیف هایی پر شده است که از نوارهای یک در میان زیگزاگ و هاشور و محدود با خطوط زیگزاگ به وجود آمده اند و تقريبا اقتباس طرح هایی از منشاء معماری را بیان می کنند.

همه این خطوط موازی یا عمودی هستند. مگر ریشه ها یا موج نرم، که در پایین دامن قرار دارند. از آن جایی که سر تندیس مفرغی ملکه ناپیرآسو شکسته است، دست ها توجه بیننده را حتی بیش از حالتی که شاید در موقعیت اصلی داشته است جلب می نماید. حتی در حالت اصلی این دست ها به انگشتان باریک و بلندی که تنها یکی از آن ها با یک حلقه مزین شده است. ژست کامل دست ها باید آرامش و لطافت معینی را به پیکره می بخشیده است.

پیکره های فلزی ایلام میانی

شکل ۳۷- پیكره ناپیراسو، همسر اون تاشگال پادشاه ایلامی (پیرامون ۱۲۷۰-۱۲۰۰ پیش از میلاد). گفته میشود که از مفرغ ساخته شده است. موزه لوور پاریس .

ساختار تندیس مفرغی ملکه ناپیرآسو

چگونگی ساختمان این تندیس مفرغی ملکه ناپیرآسو در میان پیکره های فلزی ایلام میانی روشن نیست. تنها چیزی را که در این جا می توان گفت آن است که جزییات روی مجسمه که در بالا شرح داد شد ظرافت کار را نشان می دهند. در ضمن قسمت های آشکار شده از درون مفرغ -که در آن میله های فلزی اسکلت اولیه برای تقویت اجزای تشکیل دهنده مجسمه قابل تشخیص است- نشان می دهند که فلز پیکره یکجا ریخته نشده است. بنا بر این مشكوك به نظر می رسد که تندیس مفرغی ملکه ناپیرآسو در میان پیکره های فلزی ایلام میانی، در آغاز قالبی تو خالی بوده و سپس یک جا ريخته شده باشد.

از طرف دیگر، همان گونه که سر مرد ایلامی در موزه متروپولیتن در میان پیکره های فلزی ایلام میانی، که فلز آن یکپارچه ریخته شده است نشان می دهد (شکل ۳۸)، فن گزارش شده روش کار فلزکاران ایرانی نبوده است.

سر مرد ایلامی

مشخصات صورت سر مرد ایلامی در میان پیکره های فلزی ایلام میانی، احتمالا در اثر تجزیه شدن مس خشن شده است (شکل 3۸). بنا بر این پلک ها ممکن است از آنچه که در اصل بوده ضخیم تر شده باشند. بینی، که چنان کلفت می نماید گويا چهره فرد ویژه ای را پیشنهاد می کند، شاید هم به همان ترتیب به طور اتفاقی بزرگ شده باشد. با وجود این، دهان با لب هایی که به طرز زیبایی انحناء يافته اند و سبیل پر پشت، حتی در حال حاضر می توانند به طور کامل ارزیابی شوند.

سر مرد ایلامی در میان پیکره های فلزی ایلام میانی به خاطر چگونگی طرح ابروها از پیکره های بابلی متمایز می گردد. این ابروها بر بالای بینی بهم نمی رسند. اما در هر سوی به یک خط راست مایل منتهی می شوند. این عمل چشم ها را بیشتر از یکدیگر جدا ساخته و شکل مشخصی را به صورت مرد ارائه کرده است. خطوط پیشانی احتمالا برای نشان دادن پختگی سن وی منظور شده اند. طرح هایی که با جعد ریش به وجود آمده اند و همچنین تزیینات نامتقارن سربند که شامل یک قطعه پارچه شطرنجی بوده و بر روی نوارهایی پیچیده شده است، تضاد میان مواد بي روح و صورت را، که از این راه زنده تر وانسانی تراز واقعیت آن جلوه کرده است، تاکید می نماید.

پیکره های فلزی ایلام میانی

شکل ۳۸- سر یکی ایلامی، از جنس مس، ريختگی توپر. اواسط هزاره دوم پیش از میلاد يا قديمتر. گفته می شود که از آذربایجان در منطقه دریاچه اورمیه بدست آمده است. موزخ هنر متروپولیتن، نیویورک.

تاریخ گذاری سر مرد ایلامی

در باب تاریخ گذاری سر مرد ایلامی در میان پیکره های فلزی ایلام میانی بحث زیادی شده است. گفته می شود که شاید به نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد تعلق داشته، و شاید هم اندکی زودتر از آن ساخته شده باشد. این سر که «سر یک ایلامی» نام گرفته، از آن جایی که گفته می شود در آذربایجان پیدا شده است سئوالی را بوجود می آورد. شاید در آذربایجان مرکزی وجود داشته است که در آن، کارگاه ها اشياء منسوب به سبک ایلامی ها را ارائه می کرده اند. اما تا کنون هیچ هیأت باستان شناسی پیکره هایی با چنان کیفیتی را در خارج از شوش کشف نکرده اند.

پیکره های کوچک از طلا و نقره دو پیکره کوچک از شوش به پیکره های فلزی ایلام میانی منسوب است. یکی از طلا با مقدار قابل ملاحظه ای نقره که گاهی الکتروم نامیده می شود، و دیگری از نقره (نقش ۲ ر بالا).

هر کدام از پیکره های کوچک از طلا و نقره در میان پیکره های فلزی ایلام میانی، یک بز قربانی را حمل می کنند. سر پیکره ها تا اندازه ای شبیه «سر یک ایلامی» هستند. گرچه آن ها ساده تر شده و نیز در جزییات فرق هایی را نشان می دهند، به نظر می رسد چشم ها در صورت پیکره ها اندکی اریب قرار داده شده اند. این موضوع تاثیری که همچنین به وسيله سر مسی خلق شده است را تداعی می کند. ابرو های مجسمه ها که در بالای بینی بهم چسبیده اند، آن ها را از سر مسی متمایز می سازند. با وجود این، به جای نشان دادن منحنی ابرو ها -چون در مجسمه های بین النهرینی، ابرو های پیکره ها خیلی راست هستند- تاثیری را به وجود می آورند که گویی با ابرو های سر مسی رابطه دارند.

گذشته از آن، بینی سر مسی ممکن است در اصل شبیه بینی کشیده مجسمه نقره ای بوده باشد. با این وجود بینی پیکره طلایی پهن تر است. علی رغم فرق های جزیی پیکره های کوچک از طلا و نقره در میان پیکره های فلزی ایلام میانی، چشم ها، ابروها، بینی و همچنین سبیل پر پشت افرادی که صورتشان ساخته شده است، ظاهرا نشان می دهند که آنها متعلق به یک قوم هستند.

حدسیاتی در مورد هویت پیکره های کوچک از طلا و نقره 

ما تنها می توانیم حدس بزنیم که سر بزرگ مسی در میان پیکره های فلزی ایلام میانی به یک پیکره شاهی تعلق داشته است. اما در مورد پیکره های کوچک که مطمئنا پادشاهی را در پرستش همیشگی و قربانی در برابر خدای خود ارائه می کنند، دارای زمینه محکم تری هستیم. اهدای پیکره با ارزش سلطان فرمانروا در معبدی به عنوان یک رویداد تاریخی غالبا در بابل به عمل می آمد. سپس تمامی سال به نام این رویداد نام گذاری می گردید. با این حال هیچ متنی به روشنی اهدای یک مجسمه طلا و یک مجسمه نقره را ذکر نمی کند. اگر این فرض ما درست باشد که یک پادشاه ایلامی در چنان پیکره ای از خود را اهداء کرده است، این یک روش ویژه ایلامی خواهد بود.

محل کشف پیکره های کوچک از طلا و نقره

پیکره های کوچک از طلا و نقره و یک چاقو تیز کن با یک سر جانور گربه سان از طلا در میان پیکره های فلزی ایلام میانی، در کنار دسته ای از اشیاء که در زیر معبد اینشوشی‌ناک به ودیعه گذاشته شده بودند بدست آمدند (نقش ۱۲ پائین). معبد مذکور در قرن دوازد هم پیش از میلاد به وسيله پادشاه ایلامی شیلهک اینشوشینک بنا شده بود. با وجود این، شخص متحیر می گردد که آیا اشیائی با چنان ارزش زیاد واقعا در زیر پایه های یک معبد گذارده شده بودند.

به طور کلی چنان پیکره هایی از طلا یا نقره در میان پیکره های فلزی ایلام میانی که شاه را چون یک اهداء کننده ارائه می نمایند، نه تنها به خدمت یک نیت مقدس در آمده اند، بلکه ارزشی نیز در خودستایی دارند که نبایستی دست کم گرفته شود. این حقیقت همچنین با تحقیق دومکنم حاکی از این که پیکره کوچک طلایی و اشياء همراه با آن در اصل ودیعه های تدفینی بوده اند، مخالف است.

تاریخ گذاری پیکره های کوچک از طلا و نقره

بنابر دلایل پیش گفته، محل پیدا شدن این پیکره های کوچک از طلا و نقره در میان پیکره های فلزی ایلام میانی مسلم نیست. از این رو آن ها تاریخی پیش از دوران شیلهک اینشوشینک يا زمان سلطنت او را نشان می دهند. این تاریخ گذاری بیشتر در زمینه های سبکی است. شيوه آرایش مو و لباس پیکره ها که روی آن نقطه پاش شده -یادآور دایره های کوچکی که لباس تندیس مفرغی ملکه ناپیرآسو را می پوشانند و در پایین با ریشه های کوتاهی محدود گردیده است- و نیز جنس گرانبهای آن ها بیشتر به تاریخی در نیمه دوم هزاره دوم اشاره می کند تا هزاره اول.

ممکن است که سر بزرگ در حدود زمان این پیکره های کوچک از طلا و نقره در میان پیکره های فلزی ایلام میانی ساخته شده باشد. با وجود این، همان گونه که در بالا اشاره شد تاریخ نسبتا قدیمتری را نیز نمی توان از نظر دور داشت.

پیکره های فلزی ایلام میانی

 

پیکره های فلزی ایلام میانی

پیکرک های طلا و نقره و انتهای یک سنگ چاقو تیز کن به شکل سرشیر که تماما از شوش بدست آمده اند. دوره ایلام بیانی، قرن سیزدهم تا دوازدهم پیش از میلاد. موزه لوور، پاریس،  بلندی پیکرك طلایی پیرامون 6.3 سانتی متر. پیکرك نقره ای در حدود 6 سانتيمتر، بلندی سر شیر 3.3 سانتیمتر و تمامی طول چاقو تیز کن و 15.5 سانتیمتر.

سر شیر طلایی چاقو تیز کن

سر شیر طلایی چاقو تیز کن در بین پیکره های فلزی ایلام میانی که با پیکره های کوچک یکجا بدست آمده و با آنها در نقش ۱۲ منتشر شده است. این سر شیر طلایی چاقو تیز کن مُسبک شدن بیشتری را نسبت به نقش انسان نشان می دهد. شکل یافتن چهره ماده شیر به ویژه چشم بزرگ او با پلک بالایی که تقریبا تا حد یک نقطه برجسته بالا آمده است، و نیز طرح مهره ای پوزه با ارائه لب ها به وسيله يک خط ممتد ریسمان مانند، شيوه معینی را آشکار می سازد. به ویژه که در سادگی متناسب با ابزاری است که در تزیین آن به کار رفته اند.

پیکره های فلزی ایلام میانی

سنگ چاقو تیز کن به شکل سرشیر که از شوش

 حلقة افسار با بزهای کوهی

ارائه طبیعی تر و برجسته تر جانوران در بین پیکره های فلزی ایلام میانی در حلقه افساری بدست می آید که در آن دو بز کوهی در دو سوی درختی ایستاده اند (شکل ۳۱). این موتیف که در شکل مشابهی در یک مهر استوانه ای ایلامی پیدا شده است. در اینجا احتمالا تبدیل حالت کم و بیش دو بعدی نقش مهر استوانه ای را به شکل سه بعدی در حلقه افسار نشان می دهد (نقش ۱۳).

شکل این حلقه افسار در بین پیکره های فلزی ایلام میانی، ادامه حلقه ای است که در دوران سلسله های قدیم در بین النهرین گسترش یافته بود و در قبرستان سلاطین اور تایید شده است. با توجه به وابستگی مُصرانه سنت های قدیمی تر در هنر ایران بقای این فن در دوران ایلامی تعجب آور نخواهد بود.

پیکره های فلزی ایلام میانی

نقش ۱۳- حلقه افسار با بزهای کوهی جوان از مفرغ. احتمالا از دوران ایلام میانی. قرن دوازدهم تا یازدهم پیش از میلاد. موزه بریتانیا، بلندی 16.5 سانتیمتر

مطالب بیشتر:

زیگورات چغازنبیل

کشف متن بودایی در افغانسان

طراحی گرافیک : انواع رویکرد ها

طراحی کارت ویزیت و سربرگ

کارت ویزیت مشاغل ایرانی

سفارش طراحی قالب اینستاگرام با کمترین هزینه

بازگشت به لیست

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *