هنر ایلام جدید
کارهای هنر ایلام جدید را می توان در چندین ظرف بدل چینی و اشیاء مفرغی ایلامی، که «راپوسه» (Repousse) نامیده می شوند، مشخص نمود. این اشیاء کوزه های کوچک بدل چینی شبیه جعبه های عاج گرد و کوچکی هستند که در قرن های نهم و هشتم پیش از میلاد در سوریه ساخته می شدند. یکی از آن ها حتی همان طرح گل های روزت و غنچه های توامان نیلوفری را دارد که در نیم تاج سری از عاج متعلق به قرن هشتم پیش از میلاد که در حفريات نيمرود بدست آمده ديده شده است.
تاریخگذاری اشیاء منتسب به وسیله اشیاء هنری سوریه
عاج هائی که در سوریه بدست آمده می تواند روشنگر تاریخ ساخت کوزه ها در هنر ایلام جدید باشند. این کوزه ها به ندرت با نقوش تزیین شده است. اما یک نمونه از آن ها طرح هایی به صورت نقش برجسته در سطح داشته ولی دارای سر های مجسمه شکلی است که به جای بر آمدگی های دکمه ای در کوزه های دیگر، برای اتصال سرپوش به ظرف منظور شده بودند.
شباهت نقش برجسته ظرف سوری
شباهت هایی در نقوش برجسته ظرف سوری از جنس عاج، با هنر ایلام جدید مشاهده می شود. نقوش برجسته روی این ظرف در یک سو یک گریفین و در سوی دیگر اسفنكس ریشدار و بالداری را نشان می دهند. کلاه شاخدار گریفین دارای شکل عجیبی است. نوك شاخ ها به سمت پایین و جلو خميده شده اند. در پشت کلاه نوار اریب غير قابل وصفی، مانند انتهای یک روبان، وجود دارد. در بالای کلاه، کره ای قرار گرفته است. هر سه این ویژگی ها بار دیگر در کلاه های شاخدار گاو مردهای منقوش بر روی یک تیردان مفرغی مشاهده شده اند. تیردانی که نیمه پایین آن در ایجا ارائه گردیده است. در اینجا بار دیگر شرح کوچکی، ما را از یک کار به کار هنری دیگری راهنمایی کرده است.
ما در فرض خود مبنی بر این که ظرف بدل چینی و تیردان مفرغی (مربوط به هنر ایلام جدید) به یک سبک عمومی تعلق دارند، اشتباه نمی کنیم. سبکی که با گل های روزت و سایر پر کننده ها و جایگزین شدن آن ها در فاصله های بیشتری میان نقش ها نشان داده شده است. هم در کوزه و هم در مفرغ، نقش ها با بینی های گوشتالود، چشم های بزرگ و دهان های گرد مشخص شده اند. شاید امکان داشته باشد این گونه چهره برجسته و دیگر عوامل سوریه ای موجود در این دوره (از قرن نهم تا هفتم پیش از میلاد) را با حضور بسیاری از آرامی ها در اوایل هزاره اول پیش از میلاد در ایلام مربوط دانست.
جام ها
دسته ای از اشياء مفرغی هنر ایلام جدید که بایستی با تیردان مفرغی و عاج ها ارتباط داشته باشند، سیتولا (Situla) ها هستند. این نوع ظروف سطل های مفرغی باریک و بلند، با ته مخروطی هستند. چون در اصطلاح باستان شناسی ایران این گونه ظرف را «جام» نامیده اند، لذا ما نیز از این پس آن را به همین نام ترجمه خواهیم کرد. شکل این ظرف ها در اصل مصری است که ته آن ها مشابه نقش نیلوفر آبی است. با وجود این، سبک تزیینی این دسته از جام ها مربوط به هنر ایلام جدید است.
نمونه ارائه شده در اینجا که مربوط به هنر ایلام جدید است، یک بز کوهی بالدار را با صورت ریش دار انسانی در کنار درختی نشان می دهد. فرم های زمخت و بینی گوشتالود این دیو ما را به یاد سبک تیردان می اندازد. با این وصف خطوط جام تا اندازه ای روان تر و فضا به طرز چنان در هم فشرده ای پر شده است. چنان که استنباط می گردد این موضوع تاریخ اندك جدیدتری را برای جام مشخص می سازد. شاید هم گوناگونی نقش ها صرفا به خاطر کارگاه های متفاوت باشد.
محل کشف جام و تیردان
این جام و تيردان منتسب به هنر ایلام جدید، معمولا به لرستان منسوب شده اند. دلیل این انتساب عدم کشف اشیاء مفرغی قابل مقایسه از شوش است. در حالی که مفرغ های زیادی با سبک های گوناگون در منطقه کوهستانی لرستان در شمال غرب ایلام يافت شده اند. دلیل این مسئله را که چرا هیچ گونه اشیاء فلزی متعلق به اوایل هزاره دوم پیش از میلاد در شوش بدست نیامده است، مطمئنا باید در غارت کامل این شهر به وسيله آشوری ها پیرامون سال 640 پیش از میلاد جستجو کرد.
مفرغ لرستان
توصیف چگونگی ورود مفرغ های ایلامی منسوب به هنر ایلام جدید به لرستان کاری بس دشوار است. این اشياء امکان دارد به وسیله راهزنان غارت شده باشند. زیرا کنترل مردم این مناطق کوهستانی در دوران باستان می بایستی به همان اندازه مشکل بوده باشد که تا همین اواخر بوده است. همچنین امکان دارد که ایلامی ها از حمله آشوری ها به لرستان پناهنده می شدند و در ضمن آن پاره ای از اشیاء با ارزش خود را نیز به همراه می بردند.
جهانگردان امروزی که از گرمای سوزان شوش در تابستان آگاهی دارند مایل هستند فرض کنند که ایلامی ها در طول این ماه ها به کوه های خنک نقل مکان می کرده اند. دلایل بر رد چنین فرضیه ای همان گونه که در بالا اشاره شد عادت شهرنشینان امروزی در پناه بردن از گرما به اطاق های زیرزمینی است. در ثانی نداشتن جرأت، دلیل عدم تمایل ساكنان شهرهای باستانی در رفتن به چنان مناطق پهناور کوهستانی خطرناك، بوده است.
احتمال وجود شکارگاه هایی در لرستان
با وجود این، اگر ما در نسبت دادن مراسم تدفین به پادشاهان ایلامی -که به عکس تدفین اهالی شهر در انواع گوناگون قبرها- آن ها را می سوزاندند، امکان دارد که فرمانروایان ایلامی به آداب و رسوم شهری مشابه شهر نشینان تعلق نداشته اند. بنا بر این ممکن است خانواده شاهی و درباریان نسبت به مردم عادی روش متفاوتی از زندگی را دنبال می کردند. شاید از شکار کردن در کوه ها به هنگام تابستان لذت می بردند. برای چنان میهمانی های شکار شاهی، امکان دارد که اشیاء گرانبها را به لرستان آورده و در همان جا نگاهداری می کردند.
آیا در کوه های لرستان مکان مقدسی برای ایلامی ها وجود داشته است؟
سرانجام، ممکن است پیشنهاد شود که در کوه های لرستان مکان های مقدسی وجود داشته اند. شاید در این محل ها کارهای هنر ایلام جدید به وسيله خود ایلامی ها (توسط مردمی که اشیاء ایلامی را برای مقاصد وقفی فراهم نموده بودند) به عنوان هدایا سپرده می شدند. این احتمال به دو دلیل گویا ترین فرضیه به نظر می رسد:
- به طور کاملا قاطعی نشان داده شده است که پوشش مفرغی در مقایسه با چرم حفاظت ضعیف تری را ارائه می کند و در نتیجه آثار بدست آمده، مانند پوشش های مفرغی تیردان ها، اشیائی برای استفاده واقعی نبوده اند.
- یک محراب با اشياء وقفی در واقع در نزدیکی ناحیه سرخ دم در لرستان حفاری شده است.
مطالب بیشتر:
پاگنده در شمال غرب اقیانوس آرام