تعادل در طراحی گرافیک : مقدمه
در تعادل در طراحی گرافیک: مقدمه به موضوع تعادل از دیدگاه هنر و به ویژه طراحی گرافیک پرداخته شده که یکی از مباحث اصلی این هنر است. مهم ترین اثر روانی و همین طور فیزیکی بر ادراک انسان نیاز به تعادل است. او باید روی دو پای خود ایستاده و در هر شرایطی و هر وضعیتی بتواند تعادل خود را حفظ کند.
به همین علت در انسان مهم ترین و قوی ترین عامل در ارزیابی های بصری وجود تعادل است. از طرفی این واقعیت بسیار جالب است که با این که هر الگوی بصری دارای یک مرکز ثقل بوده که موقعیت آن از نظر ریاضی قابل محاسبه است اما هیچ روشی سریع تر و دقیق تر و خودکارتر از احساس ذاتی تعادل در ذهن انسان نیست.
در تعادل در طراحی گرافیک از این رو است که ساختارهای افقی عمودی اصلی ترین ارتباط انسان با محیط پیرامونش است. اما ورای تعادل ایستا و ساده ای که در شکل ۱-۲ نشان داده شده است، بدن دایم در حال تطبيق خود با وضعیت های مختلف است که بتواند تعادل خود را حفظ کند (شکل های ۲-۲ و ۳-۲). این شعور باطنی حفظ تعادل نسبت به یک پایه ی ثابت در شکل ۴-۲ به صورت بصری نشان داده شده است و یک ارتباط افقی عمودی چیزی است که در شکل ۲-۵ دیده می شود.
تعادل در طراحی طبیعت
در شکل ۶-۲ نیز وزن نسبی دو طرف محور به صورت تعادل در طراحی گرافیک را نشان می دهد. تعادل در طبیعت نیز به همان اهمیتی است که نزد انسان است. نقطه ی مقابل تعادل سقوط و فروپاشی است. با مشاهده ی چهره ی کسی که به صورت ناگهانی و ناخودآگاه تعادل خود را از دست می دهد می توان اثر عدم تعادل را به چشم دید. ما در تفسیر یا بیان بصری موضوعاتی که می بینیم یا طراحی می کنیم همواره از یک محور عمودی و یک محور افقی به عنوان سنجه هایی برای ارزیابی تعادل استفاده می کنیم.
محور عمودی که محور محسوس نیز می نامندش با آن که دیده نمی شود اما وجود آن همواره احساس می شود. این محور در واقع یک ثابت ناخودآگاه است.