آموزش طراحی گرافیک

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

تصویر سازی در گرافیک اصول و مبانی بنیادین

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

در مقاله تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین به چیستی، تاریخچه، مبانی و روش های تصویر سازی در گرافیک در هنر گرافیک پرداخته می‌شود. تصویر سازی در گرافیک برای انواع محصولات گرافیکی از قبیل مطبوعات، تبلیغات در امور فرهنگی، آموزشی، اجتماعی، سیاسی و تجاری در مشاغل مرتبط با حوزه گرافیک از جایگاه ویژه ای برخوردار است و یکی از فعالیت های مهم و مرتبط با وظایف طراحی گرافیک به شمار می‌آید.

پیشینه تصویر سازی در گرافیک

با نگاهی به تاریخ هنر و بررسی زندگی اجتماعی انسان از دوران پیش از تاریخ تا به امروز، در می‌یابیم که تصویر سازی در گرافیک، نقش مهمی در برقراری ارتباط بشر با هم نوع خود داشته است. زمانی که بشر سخن گفتن نمی دانست و واژگانی نداشت، همانند کودکان در نخستین سال های عمر، به کمک اشاره و با استفاده از حرکات به گونه اي تجسمی تصورات ذهنی را به هم نوع خود منتقل و سپس با استفاده از تصویر، در برقراری ارتباط با دیگران تلاش مي‌كرد. در دوره های پیش از تاریخ ایران، آثار تصویری به صورت نقاشی درون غارها کمتر دیده شده و ما بیشتر با نقوش سفالینه ها، مهرهای سفالی و نقش برجسته هاي سنگی و فلزی مواجه هستيم.

با شکل گیری تمدن های نخستين و سپس حکومت های تاریخی در فلات ایران و با گسترش فرهنگ و آیین های گوناگون، این تصاویر به شكل های دیگری همچون موزاییک (نوعی نقاشی با سنگ های رنگي) و نقاشی دیواری یا فرسک (نقاشی روی زمینه گچي) دیده می‌شوند. با این حال، می‌توان گفت تصویرسازی در ایران، به معنای ارتباط متن و یا موضوعی خاص با استفاده از تصاویر، در سنت نقاشی مانوی و کتاب ارژنگ از دوره ساسانیان ريشه دارد.

با ورود اسلام به ایران و با شکل گیری نهضت ترجمة کتاب با مرکزیت بغداد، کتاب هایی با موضوع هاي گوناگون علمی، پزشکی، گیاه شناسی و… از زب آن‌های دیگر به عربی ترجمه و سپس مصور شدند. با اختراع کاغذ در چین و ورود آن به ایران توسط بازرگانان مسلمان و شکل گیری سبک‌های گوناگون ادبیات در ایران )شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی و غیره) نقاشی و نگارگری ایران، بیشتر در زمینه مصورسازی کتاب و در خدمت متن و ادبیات داستانی قرار گرفت.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

وابستگی هنر تصویر سازی در گرافیک به هنر نقاشی

می توان گفت از آغاز تاریخ تا امروز، هنر تصویر سازی در گرافیک به گونه اي وابسته به هنر نقاشی بوده است. افزون بر پیشینه تاریخی، این دو زمینه هنری از وجوه اشتراک بسياري برخوردارند كه به برخي از آن‌ها اشاره مي شود:

  • در تصویر سازی در گرافیک نیز همانند نقاشی، به‌كارگيري عناصر بصری (ديداري) همچون خط (به عنوان مهمترین عنصر بصری در آفرينش تصویر)، شکل، رنگ، بافت و غیره و توجه به ويژگي هاي آن‌ها و همچنین رعایت اصول درست ترکی ببندی، از اهمیت بسياري برخوردار است.
  • وسایل و ابزار مورد نیاز و روش های رنگ آمیزی در هر دو.
  • زمينه مشترک است ویژگ یهای فردی، تاریخی، فرهنگی، مذهبی و غیره در هر دو زمينه تاثیرگذار است. با اینحال برخی از ویژگی های تصویر سازی در گرافیک سبب می‌شود تا این هنر به عنوان رشته ای مستقل از نقاشی به شمار رود.
  • از ویژگی های مهم تصویرسازی در دنیای امروز، انتقال پیام و برقراری ارتباط با مخاطب است. يكي از مهمترين ويژگي هاي تصويرسازي، ارتباط آن با يك متن نوشتاري و انتقال مفاهيم آن است. مثل متون آموزشي، علمي، ادبي و غیره.
  • ساده سازی، خلاصه نگاری، نشانه شناسی تصویری، رویکردهای عاطفی و روانشناختی از نکاتی است که در تصویرسازی مورد توجه قرار می‌گیرد.
  • در نقاشی، بيشتر سفارش دهنده خود نقاش است در حالی که تصویرگر معمولا سفارش را از دیگران می‌پذیرد و افزون بر دلبستگي هاي خود، باید سلیقه و نیاز سفارش دهنده را نیز در نظر بگیرد.
  • در تصویر سازی در گرافیک ، نوع طراحی تصاویر و شکل ها، ترکیب بندی و همچنین تکنیک انتخابی پيوند مستقیمی با سن مخاطب و همچنین ویژگی های فرهنگی، بومی، مذهبی، اقتصادی، شغلی و غیره آن‌ها دارد.

انواع تصویر سازی در گرافیک

تصویر سازی در گرافیک با توجه به چگونگي طراحی فضا، شکل ها، شخصیت ها و همچنین ساخت و ساز موضوع به گونه هاي زیر انجام می‌شود:

  1. تصویرسازی عینی

مانند تصویرسازی علمی (کتاب های پزشکی، جغرافیا، گیاه شناسی و جانورشناسی، تاریخی و غیره) كه بسیار دقیق و پيرو جز به جزء موضوع است. تصویرساز با نگاهی واقع گرا و طبیعت گرایانه به بازسازی دقیق و کامل موضوع می‌پردازد. این گونه از تصویرسازی افزون بر داشتن دقت زیاد، نیازمند مهارت در اجرای تکنیک و بهره گیری کامل و بی نقص از ابزارها است. به همین سبب در آموزش تصویرسازی، تسلط کامل بر چگونگي بكارگيري وسایل کار و شناخت شکل هاي طبیعی و آناتومی بدن انسان، حیوانات، نمایش انواع بافت، جنسیت های گوناگون و غیره از اهميت زيادي برخوردار است.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

  1. تصویرسازی ذهنی

تصویر سازی ذهنی بر اساس قوه تخیل و خلاقیت تصویرساز شكل مي گيرد و تلاشی در بازنمایی عینی، طبیعی و واقعی موضوع ندارد. به عبارتی، دیدن تصاویر با چشم ذهن و در راستای خلاقیت ذهنی تصویرساز است نه تصاویری که از دریچه چشم دیده می‌شود. چشم واقعی فقط تصاویری را می‌بیند که وجود عینی و واقعی دارد ولی چشم ذهن می‌تواند تصاویر و شكل هاي جدیدی را بي افريند یا به شكل هاي واقعی، چیزی را افزوده و کم کند. همچنين موقعیت های مکانی، زمانی و غیره آن‌ها را تغییر دهد. در واقع تصویرهاي ذهنی می‌توانند فضاهای ناشناخته و غیرمعمول در ذهن تصویرساز را به واقعیت تبدیل کنند.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

  1. تصویرسازی تبلیغاتی

تصویر سازی در گرافیک تبلیغاتی، بر پاية ویژگی های یک محصول یا فرآورده، نوع کالا، مخاطبین محصول (جنس مخاطب، گروه سنی و غیره) و همچنین رعایت نقطه نظرهای سفارش دهنده انجام شده و در شكل هاي گوناگوني مانند بسته بندی (جعبه)، برچسب، کاغذهای بسته بندی؛ کیف دستی و غیره انجام مي شود.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

  1. تصویرسازی نشریات و مجلات

تصویر سازی در گرافیک برای روزنامه و مجله ها با موضوع هاي متفاوت سیاسی، اجتماعی، فرهنگي، خبری، ورزشی و غیره.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

  1. تصویرسازی برای ادارات، مؤسسه ها و نهاد ها ی فر هنگی آموزشی، اجتماعی، ورزشی، سیاسی و غیره

تصویرسازی برای پوستر و اعلان های عمومی، بروشور، کاتالوگ و غیره است كه در راستای عملکرد و اهداف مؤسسه ها و نهادها و همچنین آگاهي رساني همگاني انجام مي شود.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

  1. تصویرسازی کتاب

با توجه به متن یک داستان، شعر و غیره به شكل تصویر سازی در گرافیک برای روی جلد و یا متن داخل کتاب و در گروه های سنی کودک و نوجوان و بزرگسال انجام مي شود.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

انواع نماها در تصویر سازی

منظور از نما میزان نزدیکی یا دور بودن ناظر نسبت به موضوع اصلی در کادر تصویر است. این نماها در زمینه عکاسی و فیلمبرداری بسیار شناخته شده اند. با این حال، نماها برای رسیدن به مفهوم و هدف مشخصي که مورد نظر تصویرگر است، اهمیت بسیاری دارند. یک تصویرگر بر پاية بار معنایی موضوع و پیامی که تصویر بايد انتقال دهد، نمای مناسب را برای طراحی انتخاب مي کند. انواع نماها عبارتند از:

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

  1. نمای خیلی بزرگ یا نمای باز (Extreme Long Shot)

این نما؛ از فاصله ای بسیار دور فضای کلی را توصیف می‌کند. مانند نمایی دور از یک شهر یا منظره کوهستانی

  1. نمای عمومی Long Shot

همانند نمای پيشين است با این تفاوت که ناظر کمی به فضای اصلی نزدیک‌تر مي شود.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

  1. نمای متوسط Medium shot

در این نما، شخصیت های داستان و فضاها، نسبت به نمای عمومی، از فاصله ای نزدیک‌تر نشان داده می‌شوند. همچنین برخی از جزئیات و شكل ها و فضای پيرامون نمایش داده می‌شود. شخصیت های اصلی در کادر بسته تری به تصویر کشیده شده و برخی از ویژگی های آن‌ها مانند حالت اندام، پوشاک و غیره نمایش داده می‌شوند.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

  1. نمای نزدیک Close Up

این نما به توصیف حالت و ویژگی شخصیت اصلی و حالات درونی او می‌پردازد. معمولا فضای اطراف حذف شده و موضوع اصلی در فاصله نزدیکی در کادر قرار می‌گیرد.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

  1. نمای خیلی نزدیک Extreme Close Up

در این نما، بخشي از اندام، صورت، شی و غیره که موضوع اصلی است؛ بسیار بزرگ شده و فضاهای پيرامون حذف می‌شوند. این نما برای نمایش هیجان، احساسات، حالت هاي عاطفی و غیره بسیار مناسب است.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

زاویه دید و تاثیر روانی آن در تصویر سازی

منظور از زاویه دید در تصویر سازی در گرافیک ، جهت نگاه ناظر و تصویرگر به موضوع اصلی است. تصويرگر گاهي از رو به رو به موضوع نگاه کرده و آن را به تصویر می‌کشد و گاهی نیز نگاه او از بالا و مانند حالتی است که مثال از بالای یک پلکان، ساختمان یا آسمان به موضوع نگریسته می‌شود. در این حالت موضوعی که به تصویر کشیده می‌شود از لحاظ روانی ضعیف، ترسو، مغلوب و یا شکست خورده و غیره به نظر می‌رسد. گاهی نیز بر خلاف حالت پيش، تصویرگر از پایین به موضوع نگاه می‌کند. مانند نگاه كردن به یک ساختمان، در حالی که سر خود را بالا گرفته و یا نگاه كردن در حالت خوابیده به شخصی که بالای سرش ايستاده است.

در این حالت، شخصیت به تصویر کشیده شده از نظر روانی در حالت پیروزی، چيرگي و برتری قرار دارد. نگاه از روبرو به تصویر، معمولا حالتی خنثی و ساکن دارد و هیجانی در بیننده ایجاد نمی کند. اين زاويه ديد، برای نمایش فضاهای آرام، ساکت و یکنواخت مناسب است.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

استفاده از عکس در تصویرسازی

در این روش، عناصر و فضاها همان گونه که در طبیعت وجود دارند بازنمایی می‌شوند. و ترکیب بندی به طور دقيق بر پاية فضای طبیعی انجام مي شود. آگاهی از اصول طراحی کلاسیک، حجم پردازی و ساخت و ساز دقیق و نمایش بافت ها، آشنایی با قوانین پرسپکتیو و چگونگی نمایش دوری و نزدیکی، از نکاتی است که باید در نظر گرفته شود. استفاده از عکس را می‌توان با روش های متفاوتی مانند انتخاب یک عکس به تنهایی و یا تلفیق دو یا چند عکس متفاوت انجام داد. همچنین می‌توان با ایجاد تغییراتی در شکل، بافت، رنگ یا پس زمینه و غیره به بیان جدیدی از تصویر دست پیدا کرد.

در انتخاب عکس اصلي باید به نکاتی مانند ترکیب بندی مناسب، زاویه دید و نما، کنتراست، رنگ، وضوح و غیره دقت شود. انتخاب عکس مناسب سبب بالا رفتن کیفیت کار می‌شود. بهتر است عکس های متفاوتی از یک موضوع مشخص و ثابت که از زوایای دید مختلف عکاسی شده، تهیه و از بین آن‌ها عکس مناسب جهت تصویرسازی انتخاب شود.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

پس از انتخاب عکس با استفاده از میز نور و یا کاغذ کالک خطوط محیطی و بخش های گوناگون تصویر به صورت دیاگرام ساده، مشخص می‌شود. بهتر است برای شناخت کامل موضوع انتخابي نخست طراحی دقیقی از روی تصویر انجام گيرد. سپس با مداد، خودکار، راپید و یا نرم افزارهای گرافيكي و غیره طراحی سایه روشنی از آن انجام و سطوح مختلف سیاه و سفید و خاکستری آن جدا و مشخص شود. بكارگيري ابزار و روش های گوناگون، تأثیر بیانی متفاوتی در بازنمایی تصویر دارد. همچنین چگونگي بكارگيري ابزار و ایجاد بافت های متفاوت، می‌تواند تغییرات زیادی در تصاویر ایجاد کند.

انواع بافت و تأثیر آن‌ها در باز نمایی تصاویر

در تصویر سازی در گرافیک بافت به دو صورت ترسیمی و غیرترسیمی (استفاده مستقیم از سطوح بافت دار) انجام می‌شود.

بافت ترسیمی

در تصویر سازی در گرافیک این نوع بافت، بيشتر به دو شكل منظم و نامنظم و با تکرار عناصر بصری نقطه )تکرنگ و رنگی)، خط (به شكل انواع گوناگون هاشور موازي، متقاطع، کلافی و غیره) تکرار شكل هاي )هندسی و غیرهندسی)، بكارگيري نقوش تزئینی و بيشتر با استفاده مستقیم از ابزار اثرگذار مانند مداد، خودکار، قلم مو و رنگ، راپید و یا هر وسیله ای که بتواند به گونه اي رنگ را روی زمینه منتقل کند، بوجود می‌آیند.

از راه های دیگر ایجاد بافت های ترسیمی میتوان از پاشیدن رنگ (افشانگری) و بكارگيري ابزارهای خراش و برداشت رنگ از روی زمینه نام برد. برجسته و بافتدار کردن زمینه یا موضوع را می‌توان با استفاده از خمیر و یا چسب چوب و بافت غیرترسیمی نیز انجام داد. در تصاویر زیر تأثیر بصری حاصل از ایجاد تغییر در یک تصویر را با بكارگيري انواع بافت ببينيد.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

انواع گوناگون خطوط هاشوری،جلوة بیانی وجاذبه بصری ويژه اي به تصویرمی دهد. بكارگيري روش خراش و برداشت رنگ (تکنیک اسکراچ برد) برای پديد آوردن بافت هاشور نیز یکی از راه کارهای ایجاد بافت درتصویر است. این تکنیک را می‌توان با مرکب روی مقوای گلاسه و یا پاستل روغنی انجام داد. در این تصویرهاهای زیرهاشور بر پاية حالت و بافت موضوع ايجاد شده و با افزودن رنگ نیز، تنوع آثار افزايش پيدا کرده است.

ایجاد بافت افزون بر اینکه زیبایی بصری ويژهاي در تصویر ایجاد می‌کند، از یکنواختی اثر نیز می‌کاهد. در این میان، بافت های تزئینی و انواع هاشورها به سبب جاذبة ويژه بصری خود، نقش مهمي در جلب توجه مخاطبان دارند.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

بافت های قابل لمس یا غیرترسیمی

در تصویر سازی در گرافیک با چسباندن مستقیم انواع کاغذ، پارچه، کاموا و غیره روی زمینه ایجاد می‌شوند افزون بر زیبایی بصری، یکنواختی اثر را نیز كاهش داده، و به سبب ای نکه در آن‌ها به طور مستقیم مواد واقعي بكار گرفته شده است، برای بسیاری از افراد، جذابيت بيشتري دارند. بكارگيري این نوع بافت در تصویرسازی به ويژه براي كودكان بسیار دیده می‌شود. همچنین می‌توان ترکیب هر دو گونة بافت (ترسیمی و قابل لمس) را در یک اثر به كار گرفت.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

استفاده از انواع خطوط مانند؛ راست، شکسته و منحني در طراحی تصاویر، تاثیر زیادی در تغییر ماهیت موضوع اصلی دارد. خطوط شکسته حالتي خشک، رسمی و خشن به تصویر می‌دهد و بر عکس خطوط منحنی آزاد، به نرمی و لطافت موضوع می‌افزاید. از دیگر راه های تغییر خطوط محیطی، استفاده از اشکال ساده هندسی و برشی از آن‌ها در بازنمایی تصویر است.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

منظور از اغراق، تغییر بیش از حد شکل، اندازه، بافت، رنگ و غیره قسمتی از تصویر است. یکی از راه های ایجاد آن، تغییر غیرمعمول اندازه (بزرگ نمایی یا کوچک کردن) است که در ساخت تصاویر کارتون، انیمیشن و همچنین کاریکاتور کاربرد زیادی دارد.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

استفاده از عکس هایی با موضوعات متفاوت جانوری، انسانی، گیاهی و حتی اشیاء و ایجاد تغییرات در آن‌ها می‌تواند تأثیر بسیار زیادی برای کسب مهارت در طراحی و خلق شخصیت در تصویرسازی داشته باشد.

علاوه بر موارد ذکر شده استفاده از ابزارهای متفاوت تصویرسازی مانند: مدادرنگی، گواش، کولاژ، اسکراچ برد، نیز عامل مهمی در ایجاد تغییر در تصویر اولیه است. هرکدام از این ابزارها، با جاذبه های بصری خاص خود، می‌توانند حالت عاطفی و بیانی متفاوتی در مخاطب ایجاد کنند.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

كاهش و افزايش شدت نور

از دیگر روش های تغییر در عکس تصویر سازی در گرافیک ، تأکید بیشتر روی یک بخش از تصویر با كاهش و افزايش شدت نور، تغییر رنگ و بافت، يا چگونگي اجراي تکنیک آن است. این کار هنگامي انجام مي گيرد که هدف تصویرگر افزون بر زیبایی بصری، جلب توجه مخاطب، به بخش ويژهاي از تصویر باشد.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

تصویر سازی با استفاده از دو یا چند عکس

از بین عکس های انتخاب شده می‌توان با استفاده از دو مقوای L شکل، کادر مورد نظر را مشخص نمود.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

عکس های مورد استفاده در این کار؛ باید از نظر رنگ، زاویه دید اشیا، شخصیت ها و عناصر تصویر و همچنین زاویه تابش نور و غیره هماهنگ باشند. این كار را به چند روش می‌توان انجام داد:

گذاشتن دو تصویر کنار یکدیگر

در این حالت تصویر سازی در گرافیک ، پس از پايان کار، تصویر نهایی برابر با مجموع تصاویر انتخابي است. لازم به يادآوري است که پس از ترکیب تصاویر در کنار یکدیگر، می‌توان از روش هایی که براي تغییر یک عکس گفته شد نیز استفاده کرد. برای این کار، بايد فضای پس زمینه، نور، شدت رنگ ها و غیره هر دو تصویر، کاملا مشابه باشد.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

قرار دادن تصاویر روی هم و یا انتقال برخی از عناصر یک تصویر روی تصویر دیگر

در این روش تصویر سازی در گرافیک ، می‌توان یک تصویر را به عنوان پس زمینه تصویر دیگر در نظر گرفت و عناصر تصویر دوم را به عنوان یک عنصر جدید روی تصویر اولیه منتقل كرد. همچنین در این روش، می‌توان موقعیت مکانی موضوع را تغییر داده و فضایی کاملا جديد برای آن در نظر گرفت. در اجرا می‌توان روش بزرگنمایی و یا انتخاب بخشي از تصویر را نیز بكار گرفت. تعداد تصويرها در این روش، با نظر و سلیقه تصویرگر انتخاب و پس از آن تصاویر اولیه، روی تصویری که به عنوان پس زمینه انتخاب شده، منتقل می‌شوند.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

تصویر سازی ذهنی

در تصویرسازی غیر واقعگرا، تصویرگر از یک دریچه ثابت به جهان نگاه نمی کند بلکه سعی می‌کند با تغییر موقعیت مکانی و زمانی، جهان را به گونه ای ديگر و در عین حال قابل باور برای مخاطب خود به تصویر بکشد. کاربرد تصویرسازی ذهنی به ويژه براي كودكان يا کتاب های تخیلی و غیره آشكارا دیده می‌شود. نگاه هنرمند به جهان اطراف، با دیگر انس آن‌ها متفاوت است. هنرمند همیشه در پی کشف و نوآوری است. یکی دیگر از راه کارهای موثر در پرورش فکر، تقویت و چگونگي ديدن دقیق و موشکافانه براي دستيابي به یک نگرش خلاقانه است. منظور از دیدن در اینجا دیدن معمولی و غیرارادی با چشم ظاهر نیست؛ بلکه گونه اي نگرش ويژه و عمیق به یک موضوع است. در تصاویر زیر، نمونه هایی از آفرينش شخصیت های جدید با استفاده از شكل هاي هندسی و برش آن‌ها را مي بينيد.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

برای پیدا کردن تصویرهاي گم شده می‌توان از بافت و لکه های رنگی در کاغذهای ابر و باد که با رنگ های گواش یا روغنی ساخته می‌شوند نیز استفاده کرد. همچنین با خرد کردن پاستل روغنی روی مقوا و سپس حرارت دادن آن، بافت های رنگی و شکل هاي اتفاقی متنوعی ایجاد مي شود که برای این تمرین بسیار مناسب است. لکه های به وجود آمده از تکنیک خیس در خیس آبرنگ نیز براي این کار مناسب است. پس از پیدا کردن طرح نخستين، با افزودن عناصر جدید، می‌توان طرح را کامل کرد. در تصاویر زیر یک کاغذ ابر و باد که با استفاده از رنگ و روغن ساخته شده است، چندین كپي رنگی تهیه شده و روی هر کدام به گونه اي ويژه تصویرسازي انجام شده است.

تصویر سازی در گرافیک : اصول و مبانی بنیادین

منبع: پایگاه کتاب های درسی

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *