اصول ویرایش و نشر
اصول ویرایش و نشر مقاله ای که در آن به چیستی نشر، اصول مربوط به ویرایش و موضوعات مرتبط با آن پرداخته می شود. ویرایش به مجموعه ای گوناگون از فعالیت های هنری و علمی گفته می شود که هدف آن ها ارتقا بخشیدن به ارائه و بازنمود نوشته ها، و یا اصلاح اشتباهات و نقصان های احتمالی آن، و یا اداره کارهای مرتبط به نشر مطالب است. بر حسب گونه های این فعالیت ها، ویرایش می تواند به گونه های مختلف تقسیم شود. به گونه ای که در لغت نامه ویراستاران از چندین عنوان تخصصی برای اطلاق به ویراستار استفاده گردیده است.
برای شناخت ویرایش و شرح وظایف ویراستاران یک سازمان نشر، باید تعریفی از ویرایش ارائه شود. بدین منظور لازم است نخست انواع ویرایش در چند مقوله کلی رده بندی شوند تا تعریف روشن تر و ساده تر شود. قسمتی از مطالب نوشته حاضر، به تعریف ویرایش و شرح وظایف ویراستار و مشاغل ویرایش اختصاص دارد.
معمولا ویرایش هنگامی به عنوان یک مرحله پس از نگارش به کار برده می شود که قرار است متن نگارش شده «منتشر» گردد. بنابر این، ویرایش را می توان واسطه ای بین نگارش و نشر به حساب آورد. و با توجه به نقش واسطه ای ویرایش در «نگارش»، که آن را به «نشر» تبدیل می کند، روشن می گردد که ویرایش و نشر دو مبحث وابسته به یکدیگر هستند.
در نوشته حاضر، اصول ویرایش و نشر دو مبحث ویرایش و نشر تشریح می شوند. به ویژه مطالب بخش های آتی و بخش های بعد از آن، همگی به نشر و تجارت الکترونیکی اختصاص دارند. یک ویراستار باید اطلاعات کافی از نشر سنتی و الکترونیکی و تجارت الکترونیکی داشته باشد. مطالب بخش های مربوط به نشر در نوشته حاضر، تا حدودی اطلاعات اولیه مورد نیاز وی را تأمین می کنند.
گستردگی اصول ویرایش و نشر
در بخش های بعدی مبحث اصول ویرایش و نشر با جزئیات بیشتر در مورد ویرایش شرح داده خواهد شد. اما جزئیات مبحث نشر به قدری گسترده است که لازم است در یک دسته از نوشته های مستقل دیگر بدان پرداخته شود. به طور کلی، نوشته های این دسته یک شیوه نامه مقدماتی ویرایش است، که فقط مباحث گزیده ای از یک شیوه نامه ویرایش واقعی را شامل می شود. تدوین یک مطلب کامل اما مختصر شیوه نامه ویرایش، که بتواند همه موضوعات ویرایش در دنیای نوین و فناوری نوین را بپوشاند، حتی در ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ صفحه، به نظر امکان ناپذیر می رسد.
یکی از ویژگی های شیوه نامه حاضر این است که هم ویرایش سنتی و هم ویرایش الکترونیکی، و نیز هم ویرایش متن و هم مدیریت انتشار متن را می پوشاند.
تعريف ویرایش
در مبحث اصول ویرایش و نشر تا کنون تعریف خاصی برای دانش یا فن یا هنر ویرایش ارائه نشده است که موافقت عموم ویراستاران و نویسندگان را جلب کند. به همین دلیل، در این بخش، به جای آوردن یک تعریف مستقیم و مستند، سعی می شود ویرایش با استفاده از مشخصات آن «تحلیل» گردد. بدین منظور مطالب بخش در چهار زیر بخش ارائه می گردند؛ به ترتیب زیر:
- معضل تعريف ویرایش،
- اصل اساسی ویرایش،
- معضل زمان ویرایش،
- تعريف ویرایش.
که آخرین زیربخش، حاوی «اشاره ای به مسئله تعریف ویرایش» است.
معضل تعریف ویرایش
در مبحث اصول ویرایش و نشر یک جنبه از کار ویرایش، دست بردن ویراستار در محتوا و صورت با ساختار اثر پدیدآور است. هر چند هدف از این عمل خیر و اصلاح است، اما در بسیاری از موارد با مخالفت پدیدآور روبرو می شود. گاهی نیز ویراستار، در هدف خود زیاده روی می کند، و به جای اصلاح اثر پدیدآور، سلایق شخصی خود را در آن به کار می بندد. نتیجه این نوع زیاده روی آسیب دیدن اثر است، که هم به زیان پدیدآور و هم به زیان ناشر خواهد بود.
از سوی دیگر، سازمان نشر، بنابر سیاست گذاری، همواره مایل است اثر به بهترین نحو ممکن منتشر شود. به همین دلیل ویراستار باید راهی بیابد که هم رضایت پدیدآور را از ویرایش اثر جلب کند و هم استانداردهای موردنظر ناشر در اثر را مورد توجه قرار دهد. معمولا در قرارداد پدیدآوری، تصریح می شود که اثر باید مطابق استانداردهای ناشر ویرایش شود، و از این روی، پدیدآور نمی تواند با ویرایش اثر توسط ناشر مخالفت کند.
به هر حال، یک مشکل ویرایش این است که نمی توان به آسانی مشخص ساخت که ویراستار تا چه حد و مقدار در متن دست ببرد. مشکل دیگر، استانداردهای مورد نظر ناشر است، که باید به صورت رسمی در دسترس ویراستار قرار گیرند و مورد قبول پدیدآورها و مخاطبان نشر واقع گردند. گاه استانداردهای ناشران مختلف تفاوت های قابل توجهی با هم دارند.
اصل اساسی ویرایش
در بحث های مرتبط با اصول ویرایش و نشر تعریف ویرایش باید مبتنی بر یک «تز» معین باشد تا بتوان آن را «تعریف علمی» به حساب آورد. تزهای گوناگونی وجود دارد که می توان از آن ها برای تدوین تعریف ویرایش استفاده کرد. به ویژه در فرهنگ های موسوم به Quotations، نقل قول های فراوانی از بزرگان نشر و نگارش و ویرایش وجود دارد که برخی از آن ها را می توان به عنوان پشتوانه تعریف ویرایش به کار برد. در مجموع، اصل تجربی زیر که با برخی نقل قول های ویراستاران بزرگ نیز سازگار است، محتملا مورد قبول اغلب ناشران و پدیدآوران واقع می شود.
اصل اساسی ویرایش:
ویراستار، شخصی است که می تواند تفاوت بین «تمایزهای سبك شناختي اثر پدیدآور» و «استانداردهای نشر در اثر» را تشخیص دهد، و بدون تغییر دادن تمایزهای سبك شناختی پدیدآور، بازنمود اثر را بهبود بخشد، و استانداردهای نشر را در اثر اعمال کند.
به عبارت دیگر، ویراستار باید از یک سو تمایزهای سبک شناختی پدیدآور را بشناسد و به آن احترام بگذارد، و از سوی دیگر، استانداردهای مورد نظر ناشر را تأمین نماید. تأمین این دو هدف ممکن است در مواردی، همانند معضل «هدفهای متغایر» (Conflicting Goals) (در مبحث نظریه سیستم)، مشکل باشد، اما هنر و توان ویراستار می تواند مشکل را مرتفع سازد. به همین دلیل است که ویراستار باید در نگارش و ویرایش، دانش و تجربه کافی داشته باشد.
لزوم پیروی ویراستار از شرح وظایف تعیین شده
مطابق اصل اساسی ویرایش، ناشر باید استانداردهای نشر را برای ویراستار مشخص سازد، و این بدان معناست که پدیدآور نیز باید بپذیرد که اثر وی بر اساس استانداردهای نشر ویرایش شود. بنابر این، با توجه به ملاحظات مربوط به تمایزهای سبک شناختی و پذیرش استانداردهای نشره بین ویراستار و پدیدآور هیچ نوع اختلافی نباید پیش بیاید. اصل اساسی ویرایش، مفهوم لزوم پیروی ویراستار از شرح وظایف تعیین شده را نیز در بر دارد. با نگرشی دیگر به، ویرایش، اصل فوق را می توان در دو اصل جزئی تر زیر نیز بیان کرد:
الف) پویش جامع،
ب) مشخص بودگی نوع ویرایش.
به عبارت دیگر، به جای اصل اساسی ویرایش می توان این دو اصل را به کار برد.
الف) پویش جامع،
در اصول ویرایش و نشر، متن ویرایش شدنی از نظر دقت، باید از آغاز تا پایان به طور یکسان، یا به اصطلاح یک دست، پویش و ویرایش شود. مثلا اگر متن از ۱۰۰ صفحه تشکیل شده و برای آن ۵۰۰ دقیقه زمان در نظر گرفته شده باشد، باید برای هر صفحه ۵ دقیقه وقت صرف شود تا کل صفحه ها به طور یکدست ویرایش شوند، و دقت صرف شده برای کل صفحه های کتاب یکسان باشد.
اصل فوق، ظاهرا ویرایش را به عنوان یک فعالیت مکانیکی در نظر می گیرد. البته ویرایش دارای انواع و سطوح گوناگونی است و فقط در یکی از آنها یعنی «نمونه خوانی» چنین اصلی کاملا صادق است. در برخی از ویرایش ها، ویراستار نقش بسیار مهمی دارد و به ویژه ناچار است در صفحاتی که نیاز به مطالعه و پژوهش دارد وقت بیشتری صرف کند. مثلا در یک متن ۱۰۰صفحه ای، ویرایش بعضی صفحه ها به چند دقیقه زمان نیاز دارد، اما زمان مورد نیاز بعضی صفحه های دیگر چندین ساعت و یا حتی چندین روز است. اما این مسئله نیز اصل فوق را مخدوش نمی سازد. اصل، فقط یک چیز را نفی می کند:
دقت تصادفی در ویرایش
دقت تصادفی در ویرایش کردن صفحه ها تجربه نشان می دهد که برخی از ویراستاران، در ویرایش یک اثر به طور یکنواخت دقت به خرج نمی دهند و صفحه های اولیه را با صرف وقت و دقت بیشتر ویرایش می کنند. این، همان مسئله «دقت تصادفی در ویرایش» است که با اصل فرعی پویش جامع تعارض دارد. اگر قرار باشد ویراستار تمایزهای سبک شناختی پدیدآور را نیز تغییر دهد، باید در کل اثر این کار را انجام دهد، که معمولا امکان ناپذیر یا بسیار مشکل است.
اصل فرعی پویش جامع در ویرایش، مشابه اصل «پیمانگی بهینه» (optimized modularity) در روش شناسی مدیریت برنامه علمی است: «اگر هر صفحه اثر یک پیمانه برنامه محسوب شود، کل پیمانه های اثر باید به طور یکنواخت ویرایش شوند».
ب) مشخص بودگی نوع ویرایش
در اصول ویرایش و نشر نوع هر ویرایش باید در آغاز و در پایان آن به طور روشن و دقیق مشخص شود. به عبارت دیگر، پیش از شروع ویرایش، وظیفه اصول ویرایش و نشر ویراستار باید به طور کامل مشخص شده باشد و در پایان آن نیز ویراستار باید یادداشت با گزارشی تدوین کند که در آن، مراحل و کارهای انجام شده دقیقا مشخص شده باشند. مثلا در آغاز، ناشر یک کتاب، از ویراستار می خواهد که کتاب را از نظر رسم الخط (Orthography)، املا، دستور زبان، ارجاعات، و مستندنویسی ویرایش کند.
ویراستار نیز موظف است که «فقط همین امور را انجام دهد و در پایان، نتیجه اجرای امور را به صورت یادداشت با گزارش، همراه با متن کتاب به ناشر تحویل دهد. این اصل نیز ظاهرا مانند اصل قبلی، ویراستاری را به عنوان یک عمل مکانیکی در نظر می گیرد، در حالی که فقط برخی از امور ویراستاری مکانیکی هستند. گاهی ناشر از ویراستار می خواهد که کتاب را «هر طور که صلاح میداند» ویرایش کند.
در این صورت هم اصل حاضر، نفی کنند؛ انعطاف ها نیست: می توان استدلال کرد که ناشر، وظیفه تعیین مشخصات ویرایش را به خود ویراستار سپرده است. اگر قرار باشد ویراستار تمایزهای سبک شناختی پدیدآور را نیز تغیر دهد، مطابق اصل فرعی اول باید در کل اثر این کار را انجام دهد، و مطابق اصل حاضر باید با شرح وظیفه تعیین شده توسط سازمان، مطابقت داشته باشد که معمولا سازمان چنین وظیفه ای را به عهده ویراستار نمی گذارد.
اصل اساسی پایبندی به ویرایش
در اصول ویرایش و نشر اگر ویراستار بر اساس برنامه معین ویرایش، حتی یک برنامه ۲ سطری، کار خود را آغاز کند، و از برنامه منحرف نشود، مسلما به اصل اساسی ویرایش پایبند خواهد ماند، زیرا در هیچ برنامه منطقیی اصل اساسی نادیده گرفته نمی شود. بنابر این، همان اصل اساسی ویرایش که در آغاز تشریح شد می تواند به جای در اصل اخیر به کار برده شود. اصل اساسی مذکور، در همه امور ویرایش کاربرد دارد. اصل اساسی ویرایش، یک تجربه مسلم است که در گفتارها و نوشتارهای بسیاری از ویراستاران بزرگ قرن بیستم به صورت های مختلف بیان شده است. نمونه زیر یک نقل قول است.
نقل قول هایی در مورد پایبندی به ویرایش
جیمز تربر [James Thurber]، کاریکاتوریست و ویراستار فقید آمریکایی:
«ویرایش آثار دیگران، یک کار مشورتی است نه یک کار مشارکتی ویراستار باید از خود بپرسد، “چگونه می توانم به پدیدآور کمک کنم تا نوشته را در سبک خود بهبود بخشد؟” کار ویراستار این نیست که از خود بپرسد چگونه می توانم به پدیدآور نشان دهم که اگر من جای او بودم، چگونه می نوشتم؟»
نقل قول فوق، قسمتی از اصل اساسی ویرایش را تأیید می کند: ویراستار باید تمایزات سبکی نگارش را تشخیص دهد.
معضل زمان ویرایش
در اصول ویرایش و نشر یکی از مشکلات ویرایش این است که به آسانی نمی توان مدت زمان مورد نیاز برای ویرایش یک اثر را تخمین زد. به طوری که در بیشتر سازمان های معتبر نشر در کشورهای صنعتی، به ویراستار اجازه داده و توصیه می شود که نخست حدود ۲۵ صفحه از دست نوشت اثر را ویرایش کند و سپس مدت زمان لازم برای ویرایش کل اثر را تخمین بزند. این تجربه ویراستاران و سازمان های نشر را می توان معضل زمان ویرایش (Editing Time Dilemma] نامید، که در برنامه ریزی نشر حائز اهمیت فراوان است. بنابر این، پس از اصل اساسی ویرایش، معضل زمان ویرایش به شرح زیر توصیف می شود:
ویراستار با مطالعه و بررسی یك اثر نمی تواند مدت زمان مورد نیاز برای ویرایش آن را تخمین بزند، مگر آن که ۲۰ تا ۳۰ صفحه از آن ر را عملا یا به طور آزمایشی ویرایش کند. از «معضل زمان ویرایش» نتیجه بسیار مهمی را می توان به دست آورد: از آنجا که در یک برنامه نشر، ویرایش، مرحله مهم و اساسیی محسوب می شود، تدوین برنامه نشر، در ابتدای یک طرح نشر امکان پذیر نیست؛ زیرا باید برای مرحله ویرایش آن، نخست ۲۰ تا ۳۰ دسته از اثر ویرایش شود.
به عبارت دیگر، بر خلاف اغلب فعالیت های تولیدی که در انتها زمان بندی پروژه را در ابتدای کار می توان به طور دقیق تعبين کرد، در کنار نشر، تدوین زمان بندی دقیق در ابتدای طرح امکان پذیر نیست. با این حال، ناشر می تواند برنامه ای با انعطاف پذیری بسیار بالا تدوین کند که هر مقدار زمان لازم برای ویرایش را مجاز بدارد.
معضل، یا بلاتكلیفی
معضل، یا بلاتكلیفی، اصطلاحی است در فلسفه علم، به معنای دو یا چند نتیجه نسبتا ناخواسته یا نامشخص و متغایر از یک استدلال یا «تز»، که انتخاب یکی از آنها با ارائه حکم کلی درباره آن ها دشوار است. معضل ربطی به تناقض [condition] و «باطلنما» [paradox] ندارد.
چند نمونه زمان واقعی ویرایش
چند نمونه زمان واقعی ویرایش برای چند متن، که توسط ویراستاران صرف شده، چنین بوده است:
- یک کتاب ۵۵ صفحه ای، ۱۰ روز:
- یک کتاب 90صفحه ای، بیش از ۳ سال؛
- یک کتاب ۷۰۰ صفحه ای، ۲۰ روز
- یک کتاب ۵۰۰ صفحه ای، ۱۰ روز؛
- یک شعار[slogan] آگهی تجارتی یک جمله ای، چند ماه تلاش بی سرانجام دفتر تبلیغاتی، ویرایش شعار را نپذیرفت و به ویراستار دیگری سپرد)؛
- یک مقاله ۲ صفحه ای، ۲۰ روز؛
- یک مدخل 3 سطری از یک فرهنگ علمی، یک ماه:
- یک طرحواره [scheme] هوش مصنوعی چندسطری، چند ماه.
روشن است که هدف از مثال فوق فقط نشان دادن مفهوم تفاوت زمان انواع متن است. بنابر این نیازی به ذکر سند نمونه ها نیست. از مثال فوق می توان دریافت که اندازه متن ربطی به مدت زمان ویرایش آن ندارد. نقل قول زیر نیز به طور ضمنی این مطلب را تأیید می کند.
نقل قول هایی در مورد اندازه متن و زمان ویرایش
بلز پاسکال، دانشمند و فیلسوف بزرگ فرانسوی قرن هفدهم: «این نامه را از آن روی چنین طولانی نوشته ام، که وقت کافی برای نوشتن نامه کوتاه تر نداشتم.»
تعريف ویرایش
در اصول ویرایش و نشر، ویرایش مبحث گسترده ای است که ارائه یک تعریف جامع برای آن نمی تواند مفید واقع شود، زیرا تعریف باید همه مشخصات آن را بپوشاند. علاوه بر این، نظر همه ویراستاران و ناشران و پدیدآورها درباره تعریف ویرایش نه تنها یکسان نیست، که تفاوت فراوان دارد. یک نمونه از آرای بدبینانه ویراستاران در نقل قول زیر آمده است.
هارولد راس، ویراستار فقید آمریکایی: «ویرایش چیزی جز مشاجره با پدیدآور نیست: دقیقا مشاجره با پدید آور.»
مسئله ای که به «ویرایش» مربوط می شود، اما ربطی به «مبحث ویرایش» ندارد (!)، این است که «هر متنی که قرار است منتشر شود، باید ویرایش شود». این مسئله مربوط به «مبحث نشر» است: از دیدگاه نشر است که حکم می شود همه متون ویرایش شوند.
نقل قول بهرام معلمی، ویراستار کتاب های علمی و فنی:
«هر متنی باید ویرایش شود، حتی اگر نوشته مهندس معصومی باشد.» (در سال ۱۳۶۳، بین ویراستاران معروف بود که نثر و دقت آقای مهندس (دکتر) معصومی چنان است که کسی نمی تواند در آن اشکالی بیابد. با این حال، نوشته های وی نیز باید ویرایش می شد.)
در حقیقت، به جای تعریف ویرایش می توان یک توصیف مفصل از آن ارائه کرد: کاری که به مراتب آسان تر از ارائه تعریف دو یا سه سطری است.
- توصیف ویرایش شامل:
- اصل اساسی ویرایش،
- معضل زمان ویرایش،
- انواع ویرایش،
- و مشاغل ویرایش است.
دو موضوع نخست در همین صفحه های آغازین تشریح شدند. چند بخش بعدی فصل به موضوعات سوم و چهارم اختصاص دارند.
برای مطالعه در مورد نظارت بر چاپ : چیستی، اصول، روش ها به مقاله های مرتبط رجوع نمایید.